کلاس مقاله نویسی و پژوهش استاد دکتر شبنم پژوهش

 

مجله پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش

 سال پنجم، شماره 54، آذر 1401

رابطه انگیزش تحصیلی، مسئولیت پذیری و سبک یادگیری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان

 *خلاصه مقاله* 

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزش تحصیلی، سبک های یادگیری، مسئولیت پذیری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 400-1401 در شهر بوکان انجام شده است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به روش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه آموزان دختر دوره دوم متوسط شهرستان بوکان بودند که از میان 3735 نفر از آن ها، نمونه ای به حجم 351 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار های پژوهش برای بررسی متغیرها شامل پرسشنامه های یادگیری توسط کلب در سال 1985، عملکرد تحصیلی توسط صالحی در سال 1394، انگیزش تحصیلی توسط هارتر در سال 1981 و مسئولیت پذیری توسط گاف در سال 1987 بودند. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین انگیزش تحصیلی، مسئولیت پذیری و عملکرد تحصیلی همبستگی معنی داری وجود دارد (01/≥p).

 نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که انگیزش درونی و بیرونی و مسئولیت پذیری و سبک های یادگیری که شامل چهار مؤلفه تجربه عینی، مشاهده تأملی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال است، به صورت مثبت و معنی داری قادر به پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بوکان بودند (01/≥p).

1- *مقدمه* 

کشورها سالانه مبالغ هنگفتی از درآمد ملی خود را صرف آموزش و پرورش می کنند؛ چرا که رشد و توسعه و بالندگی هر جامعه به نظام آموزشی و میزان توانمندی علمی و عملی دانش آموزان آن جامعه در آینده وابسته است.

پژوهش رضایی و همکاران (1395) نشان داد دانش آموزانی که از انگیزهی پیشرفت بالایی برخوردارند، موقعیت ها و تکالیفی را انتخاب می کنند که بتوانند بر آنها اثر بگذارند و آن را با موفقیت به اتمام برسانند اما دانش آموزانی که دارای انگیزش پیشرفت پایینی هستند شکست خود را فراهم می کنند چون معموالا به خود مطمئن نیستند.

نتایج پژوهش پناهی و همکاران (1390) نشان داد مطابقت افراد با سبک یادگیری آن ها موجب تایید رابطه ی بین دو متغیر سبک یادگیری و پیشرفت تحصیلی شده است. افراد بر اساس سبک یادگیری خود بهتر در جهت یادگیری گام برمی دارند و یاد می گیرند که این در پیشرفت تحصیلی آنان نقش بسزایی دارد. در واقع افراد سبک یادگیری مخصوص به خود را دارند؛ بنابراین اگر یادگیری فرد با سبک یادگیری وی مطابقت داشته باشد عملکرد او بهتر خواهد بود .

2 *- روش تحقیق*  

روش مورد استفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش همبستگی است.

با توجه به مطالعات می توان تبیین نمود که مسئولیت پذیری، سبک های یادگیری و انگیزش تحصیلی از مؤلفه های بهبود عملکرد تحصیلی هستند که این نتایج با یافته های اوالک و همکاران (2016)، جارامیلو و همکاران (2015)، عقیلی و همکاران(1393) و خدابنده و همکاران (1393) همخوان است. اوالک و همکاران (2016) در پژوهش های خود نشان دادند که ویژگی اصلی دانش آموزان کوشا و تلاشگر مسئولیت پذیری است و در این مورد فرقی ندارد که این دانش آموز توانایی شناختی بالایی داشته باشد یا چنین نباشد. در سایه ی مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی که در سن رشد هستند با انواع تقویت ها و پاداش ها از جانب مربیان خود مواجه می شوند که این خود دلیلی بر پیشرفت تحصیلی آنان است. انجام شایسته وظایف توسط دانش آموزان ابتدایی گامی مؤثر در پیشرفت تحصیلی آنان را فراهم می سازد. به این ترتیب که با افزایش مسئولیت پذیری انگیزه ی پیشرفت و هوش هیجانی نیز افزایش می یابد. درواقع انگیزه موتور محرک مسئولیت پذیری است. کودکانی که کارهای خود را باانگیزه ی بیشتری انجام می دهند نسبت به اعمال خود کوتاهی نکرده و آن را به بهترین شکل انجام می دهند.

با جمع بندی نتایج بالا می توان به سازمان ها پیشنهاد داد که:

 در سطح نظری یافته های پژوهش حاضر می تواند نظریه های فعلی مربوط به انگیزش تحصیلی، سبک های یادگیری، مسئولیت پذیری و تأثیر آن ها بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر را تایید کند. از سوی دیگر در سطح عملی یافته های پژوهش حاضر می تواند موید فعالیت های زیر برای ارتقای کیفیت عملکرد آموزش و پرورش باشد.

 طراحی و تدوین مواد و فعالیت های آموزشی که سنخیت بیشتری با ویژگی های دانش اموزان با سبک های یادگیری مذکور دارند

ارائه راهکار های مبتنی بر پژوهش که می تواند کاربرد های ضمنی برای مسئولین مراکز مشاوره دانشجویی در دانشگاه ها را داشته باشد.

نویسنده:سمانه عزیزی 

مهارت های اجتماعی نقش بسیارمهمی درسلامت عاطفی وبهزیستی کودکان دارند بنابراین آموزش این مهارت ها به کودکان ازاهمیت زیادی برخورداراست امروزه باتوجه به پیچیدگی جوامع وبروز ناهنجاری های رفتاری دربین کودکان ونوجوانان،پرداختن به فراینداجتماعی شدن آنهااهمیت زیادی پیداکرده است.

 

آموزش مهارت های اجتماعی میتواند درپیشگیری از رفتارهای قلدری وپیامدهای ناشی از ان موثرباشد،به ویژه افرادقلدر که دارای خشم،مشکلات رشدوسلوک بیشترهستندوسازگاری کمتری نشان می دهند درمقابل قربانی هادارای اضطراب،افسردگی،مشکلات شناختی ومشکلات دوست یابی هستندوهمچنین هم افرادقلدروهم قربانی نشانه های بدنی از قبیل سردرد،ناراحتی های گوارشی وکمردردراگزارش داده اندوهمچنین قلدری تاثیرمنفی برعملکرددرریاضیات داردومهارت های عاطفی اجتماعی میتواند به دانش آموزان کمک کند تاباقلدری روبه روشوند.

 

آموزش مهارت های اجتماعی باتاکیدبرافزایش روابط بین فردی،توانایی بهترمداراکردن باطردشدن،ناکامی واسترس باعث کاهش رفتارهای پرخاشگرانه می گردد.پیامدهای سودمنداموزش مهارت های اجتماعی را

۱)رشدفردی واجتماعی۲)موفقیت درموقعیت های شغلی۳)بهبودکیفیت زندگی۴)سلامت فیزیکی۵)سلامت روانی۶)توانایی روبه روشدن بااسترس وموقعیت های خشم برانگیز برشمردند.

 

طاهره اصغری و همکاران(۱۴۰۰) درپژوهشی باعنوان تاثیر آموزش مهارت اجتماعی برسلامت روان دانش آموزان دختریک کلاس درمقطع ابتدایی دریافتندکه آموزش مهارت های اجتماعی بردانش آموزان ازطریق معلم تاثیر مثبت ومعنی داری روی رفتارهاوبهبودمهارت های اجتماعی ان ها نشان نداد.

 

ناصرصبحی قدامکی وهمکاران(۱۳۹۷)درپژوهشی باعنوان اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بربهبودبهزیستی اجتماعی دانش آموزان زورگو به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت های اجتماعی وفراهم کردن فرصت هاوتجاربی که تعاملات اجتماعی راافزایش دهد موجب میشوداین دانش آموزان بتوانند راهبردهاومهارت های اجتماعی رادرتمام محیط هاوموقعیت های واقعی زندگی تمرین کرده وبه کارببندند زیراغنی سازی محیط اجتماعی ازلحاظ مهارت های حل مساله واجتماعی می تواند سبب شکل گیری سازگاری اجتماعی،کاهش رفتارهای قلدری ودرنهایت افزایش بهزیستی اجتماعی شود.

 

روش این پژوهش مروری است که از تحلیل دو دومقاله استفاده شده است.

 

اگر نوجوانان مهارت های اجتماعی را کسب نکنند این امر منجر به توسعه مشکلات روانشناختی نظیر ارتباطات ناموفق،اضطراب وافسردگی می شوند وهمچنین برخورداری از سطوح نامناسب مهارت های اجتماعی منجر به فقدان بهزیستی رفتاری واجتماعی در دوران بزرگسالی خواهد بود.

 

از سوی دیگر در پژوهش اصغری وهمکاران(۱۴۰۰) به این نتیجه رسیدند که اموزش مهارت های اجتماعی به طور معناداری درافزایش وبهیود بهزیستی اجتماعی این دانش اموزان در مقایسه با گروه کنترل موثر است وحاکی از اثربخشی این مداخله ی اموزشی دربهبود روابط عاطفی،ناسازگاری اجتماعی وبهزیستی اجتماعی می باشد. این پژوهش بانتیجه گیری محقق همسو است.

 

در پژوهشی از صبحی قدامکی وهمکاران(۱۳۹۷) به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان از طریق معلم،تاثیر مثبت ومعنی داری روی رفتارها وبهبود مهارت های اجتماعی آن ها نشان نداد.این پژوهش با نتیجه گیری محقق همسو نیست به دلیل اینکه شاید اموزشی که برای معلم مربوط درنظر گرفته شده کفایت لازم را برای انتقال صحیح عملکرد مفاهیم رانداشته است

نویسنده:فاطمه اسمعیلی 

تعلیم و تربیت یا به عبارت دیگر مدارس، باید به ابزار پاسخگویی که همان پژوهش و خردورزی است مجهز باشند تا دانش آموزان بتوانند در این مسیر به درستی هدایت شوند. طبق پژوهش های دانشگاهی، یادگیری های پژوهش محور باعث توسعه موفقیت های دانش آموزان شده، همچنین موفقیت های آموزشی مبتنی بر پژوهش اغلب نیاز به تغییر فرهنگ در مدرسه دارد. معلمان در جریان پژوهش همکار یادگیرندگان به حساب می آیند که این امر به فراهم آمدن تسهیلاتی برای ایجاد جامعه یادگیرنده علمی کمک می کند.

یادگیری پژوهش محور در افزایش سطح دانش و مهارت دانش آموزان تاثیر بسزایی دارد و درنتیجه زمینه مواجه با چالش، تجربه یادگیری لذت بخش، خودکنترلی و خودهدایتی، مستقل بودن و در نهایت کیفیت آموزش را فراهم می کند. در یک مدرسه پژوهش محور، پژوهش در میان کارکنان جایگاهی ویژه دارد؛ آنان نتایج پژوهش ها را در تصمیم گیری های مدرسه در سطوح مختلف به کار برده و با سایر مدارس یا دانشگاه ها برای انجام دادن پژوهش ارتباط برقرار می کنند، اما متاسفانه با وجود مطالعات و پژوهش های بسیار که در زمینه تبیین و مزایای رویکرد پژوهش محور در مدارس انجام شده، نتایج پژوهش ها سطح رضایت بخشی از پرورش توانایی تفکر انتقادی، قضاوت، استدلال و پژوهش دانش آموزان را نشان نمی دهند. همانطور که هنوز هم در مدارس ایران به روش های سنتی تدریس و حفظ کردن و آموزش طوطی وار تاکید می شود؛ درحالی که هدف از آموزش انتقال مطالب از قبل آماده شده به دانش آموزان نیست، بلکه باید به آنان آموخت که چگونه یاد بگیرند، به حل مسائل بپردازند و به دانش لازم دست یابند.

پیشینه پژوهش :

بر این اساس سوالات اصلی پژوهش که به آن ها می پردازیم عبارتند از :

۱-ابعاد و نشانگان یک مدرسه پژوهش محور کدام اند؟ 

در جواب این سوال که در بخش کیفی پژوهش قرار داشت مصاحبه های نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد و الگوی اولیه مدرسه پژوهش محور با چهار بعد ترسیم شد : مدیر پژوهش محور، معلم پژوهش محور، فرهنگ و ساختار پژوهش محور و آموزش و یادگیری پژوهش محور که هریک به کدهای محوری تقسیم شد.

۲-بر اساس ابعاد و نشانگان شناسایی شده الگوی مدرسه پژوهش محور چیست؟ 

در جواب این سوال الگوی مفهومی و اولیه مدرسه پژوهش محور با ۴ بعد و ۱۷ مولفه ترسیم شد.

۳-اعتبار الگوی ارائه شده برای مدرسه پژوهش محور به چه میزان است؟

پاسخ به این سوال شامل دو بخش می باشد : در بخش اول مدل های اندازه گیری انعکاسی مدیر پژوهش محور، معلم پژوهش محور، آموزش و یادگیری پژوهش محور و غیره از طریق تحلیل عاملی تاییدی آزمون شدند و در بخش دوم مدل مسیری ساختاری که ارتباط میان متغیرهای مکنون مدل را نشان می دهد مورد آزمون قرار گرفت.

روش پژوهش :

روش پژوهش آمیخته از روش های کمی و کیفی می باشد که در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته با ۲۵ نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، کارشناسان حوزه های ذیربط وزارت آموزش و پرورش، مدیران پژوهش سراهای برتر دانش آموزی و معلمان موفق بود که به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی ابزار پژوهش پرسشنامه بود که از میان ۵۲۵۶ نفر دبیر زن دوره متوسطه ۴۵۰ نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند در تکمیل آن شرکت کردند. 

ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که از الگوی اشتراوس و کوربین و تکنیک تحلیل محتوا برای کدگذاری، طبقه بندی و تلخیص اطلاعات استفاده شد و برای گردآوری داده ها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
بحث و نتیجه گیری :

در این مقاله به بررسی مدیریت دانش در سازمان های پژوهش محور پرداختیم. از انجایی که سازمان هایی که الگوی منسجم در این حوزه ندارند پس مدیریت دانش اهمیت بسزایی دارد و عواملی وجود دارند که سبب توسعه آن می شود؛ اهمیت مدیریت دانش همچنین در مدارس قابل توجه است، طبق پژوهش های دانشگاهی یادگیری های پژوهش محور باعث افرایش موفقیت دانش آموزن می شود و از آنجایی که ایران فاقد الگویی منسجم در حوزه مدیریت دانش می باشند، با ایجاد زیر ساخت های لازم در حوزه فناوری اطلاعات، فرهنگ سازی و اصلاح فرایندها و ساختار سازمانی می توان مدیریت دانش را در سازمان های پژوهش محور اجرا و پیاده سازی نمود. به طوری که مدیران مدارس مسئول تحقق بخشیدن به اهداف برای توسعه مدرسه، چگونگی دستیابی به اهداف و بهبود فرایند تحقق یافتن آنها هستند و برای ایجاد یک مدرسه پژوهش محور به عواملی مانند پشتیبانی اداری، مشارکت و همکاری، داشتن چشم انداز، وجود اعتماد میان معلمان، دانش آموزان و والدین و منابع برای ایجاد فرهنگ پژوهش نیاز است که همه به عهده مدیر می باشد. همچنین معلمان، فرهنگ و‌ ساختار توانمندساز، آموزش و یادگیری از ابعاد موثر بر ایجاد و توسعه مدرسه پژوهش محور می باشند ‌و برای تحقق بخشیدن به همچین مدرسه ای نیاز به همکاری عوامل درون مدرسه ای و برون مدرسه ای می باشد. امروزه مدیریت دانش از عوامل مهم در کسب مزیت رقابتی بوده و برای رسیدن به آن سازمان ها باید بستری را فراهم آورند که در آن تسهیم و مبادله ایده ها، دانش و اطلاعات ارزشمند باشد، درواقع زیر ساخت مدیریت دانش در کسب مزیت رقابتی سازمان زیاد می شود. الگوی اولیه مدرسه پژوهش محور با چهار بعد مدیر پژوهش محور در بردارنده سه مؤلفه ترویج پژوهشگری، تسهیل پژوهشگری و رهبری توزیعی و بعد معلم پژوهش محور شامل سه مؤلفه باور پژوهشی، دانش و مهارت های حرفه ای و ارتباطات و تعاملات حرفه ای می باشند؛ در نهایت تعهد و حمایت مدیران ارشد سازمان جهت طراحی ساختار اجرایی مناسب در موفقیت و کسب مزیت رقابتی حائز اهمیت می باشد.

نویسنده:فریبا چاپاتی

در عصر حاضر تلاش برای تعالی و بهبود بخش آموزش و پرورش ضرورت یافته است ، دو روش عمده در بهبود کیفیت، تضمین کیفیت و افزایش کیفیت خدمات است. در این میان اعضا و کادر مدرسه را به عنوان اثرگذاران بر کیفیت آموزشی نمی‌توان نادیده گرفت چرا که آنان از عناصر اساسی برای کارآیی و اثربخشی هر نظام آموزشی هستند بنابراین سرمایه‌گذاری بهینه بر نهاد آموزش و پرورش و اعضای آن تضمین کننده ی پیشرفت کشور است. 

از میان عوامل تعیین کننده کیفیت خدمات فیزیکی می توان به ۵ عامل استفاده از نور طبیعی ، تعبیه پنجره مناسب، کنترل دما ،توجه به کیفیت هوا، کاهش آلودگی‌های صوتی اشاره کرد .

کیفیت آموزش و پرورش امری پویا و دارای ابعاد متعددی است که دائماً تغییر می‌کنند و همین پویایی و تغییر پذیری کیفیت باعث می‌شود که برنامه ریزان برای بهبود دائمی آن بکوشند چرا که کیفیت در آموزش به عامل رقابت و برتری نظام‌های آموزشی در عرصه جهانی تبدیل شده است.

زمرد چناری و همکاران (۱۳۹۹) به این نتیجه رسیدند که عامل معلم یکی از عناصر بسیار تاثیرگذار در کیفیت آموزشی است که باید به

 توانمندسازی حرفه ای و سازمانی معلمان توجه بیشتر شود.و همچنین یکی از عوامل مهم سنجش کیفیت آموزشی مدیریت و رهبری مدرسه است که ضرورت دارد اولیا نیز با آموزش هایی در این فرایند حضور داشته باشند. برای مثال، شرکت اولیاء در جلسات کیفیت بخشی و ابراز نظرات و راهکارهای خود به مدرسه مبادرت کنند.

مریم صوری و همکاران (۱۳۹۹) به این نتیجه رسیدند که مؤلفه توجه به محتوای آموزشی، از جمله عوامل سازمانی مؤثر بر کیفیت آموزشی مدارس ابتدایی است و همچنین مشخص شد که مؤلفه توجه به فعالیتهای فوق برنامه، از جمله عوامل مدیریتی مؤثر بر کیفیت آموزشی مدارس ابتدایی است.

روش این پژوهش به صورت مروری است که از تحلیل دو مقاله استفاده شده است ‌.

محقق به این نتیجه رسید که کیفیت آموزشی به ویژه در دوره ابتدایی بسیار پر اهمیت است و تاثیر بسزایی در آینده کودکان خواهد گذاشت یکی از اولین و مهم‌ترین عوامل از ارکان کیفیت آموزشی معلم و محیط آموزشی تلقی می‌شود و نیز عامل امکانات و تجهیزات و اهداف آموزشی نقش پررنگی را ایفا می‌کنند.

 

در پژوهش اول چناری و همکاران به این نتیجه رسیدند که مقوله کیفیت آموزشی دیگر فقط کسب دانش و افزایش معلومات نیست؛ بلکه آموختن مهارتهای گوناگونی نظیر تفکر انتقادی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای زندگی جمعی، مهارتهای کسب و کار، مهارتهای سواد رسانهای و مهارتهای گار گروهی و ... است که به عنوان شهروند برای زندگی اجتماعی ضروری هستند‌.

و همچین پژوهش دوم صوری و همکاران به این نتیجه رسیدند که مؤلفه‌های کیفیت آموزشی شامل سه مولفه اصلی زیر می باشد: 

 ۱) عوامل مدیریتی شامل توجه مدیران بر فعالیت‌های فوق برنامه در مدارس ، توجه مدیران بر نحوه تدریس معلمان و توجه بر ارزیابی مستمر عملکرد .

۲) عوامل سازمانی شامل توجه و نحوه گزینش معلمان ، توجه بر توانمندسازی معلمان ، توجه بر محتوای آموزشی، تدوین و تنظیم مقررات کاربردی ، تخصیص بودجه سالیانه مناسب و بروزرسانی امکانات و تجهیزات آموزشی.

۳) عوامل مهارتی شامل توجه بر مهارت‌های کلامی معلمان ، توجه بر مهارت‌های غیر کلامی معلمان و توجه بر مهارت‌های آموزشی معلمان می‌باشد.

نویسنده:مهسا صالحی 

مقدمه: رسالت آموزش و پرورش در ایران از طریق مدارس و به طور رسمی صورت می‌گیرد و درصدد دستیابی به اثربخشی می‌باشد نظام آموزشی اثربخش نظامی است که با اهداف و نیازهای واقعی جامعه تناسب داشته باشد

 استراتژی‌هایی که اثربخشی مدرسه را افزایش می‌دهد می‌تواند تا حد زیادی بر بهبود عملکرد تحصیلی مدرسه کمک کند مدرسه اساس هرگونه تغییر و توسعه در جامعه است زیرا با تربیت و شکوفایی استعداد و خلاقیت، تفکر خلاق و قدرت حل مسئله در دانش آموزان جامعه به تدریج به سمت شکوفایی و توسعه می‌رود.

 با آموزش اثربخش معلم به دانش آموزان می‌توانیم یک کلاس درس کارآمدتر، جامعه‌ای هدفمندتر شهر و کشوری زیباتر داشته باشیم.

 یکی از عواملی که در آموزش اثربخش تاثیرگذار است مدیریت کلاس است که بر عهده معلم است

عباسی و همکاران (۱۴۰۲)

در پژوهشی تحت عنوان تبین مولفه‌های اثربخشی مدارس دوره ابتدایی بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به این نتیجه رسیدند که عوامل مرتبط با اثربخش بودن مدارس مواردی از جمله نسبت رهبری مدیران با کیفیت آموزشی ،تمرکز آموزشی گسترده و فراگیر ، وجود جوی منظم و ایمن بر آموزش و یادگیری، انتظارات معلم در دستیابی همه دانش آموزان به حداقل تسلط آموزشی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان در قالب معیار ارزشیابی برنامه را تاکید کرده اند.

 تحقق موفقیت در سازمان آموزشی با عنوان مدرسه در گرو مدیریت و رهبری صحیح و کارآمد است مدارس اثربخش نیازمند فردی شایسته در امر مدیریت و رهبری هستند.

  همچنین مولفه هایی که بیانگر وضعیت مطلوب مدارس دوره ابتدایی بر اساس مؤلفه‌های اثربخش از منظر مبانی نظری سند و تحول بنیادی هستند عبارتند از: مولفه راهبری و مدیریت تربیتی، مولفه‌های درسی ،مولفه تربیت معلم و تامین منابع انسانی ؛مولفه تامین و تحقق منابع مالی،مولفه تامین فضا و تجهیزات و فناوری ،مولفه پژوهش و ارزشیابی که دارای ارزش و اهمیت زیادی میباشند.

صفرزاده و همکاران(۱۴۰۱)

 در پژوهشی تحت عنوان مدیریت کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی به این نتیجه رسیدند: یک معلم موظف است بر مشکلات رفتاری و انضباطی در کلاس فایق آید و آنان را به بهترین شیوه هدایت کند. اهمیت و نقش مدیریت کلاس را بشناسد و جایگاه استفاده از آن را بداند و در ابتدای سال تحصیلی قوانین و مقررات صریح مربوط به کلاس را برای دانش آموزان خود تبیین نماید. در امر یاددهی یادگیری به موقع از تشویق و تنبیه استفاده کند معلم باید مجهز به علوم روز به ویژه مدیریت کلاس درس باشد و در حرفه خود از فناوری‌های آموزشی و روش تدریس فعال استفاده نماید معلم باید تدریس کارا و مدیریت اداره کلاس را داشته باشد و در هر زمینه‌ای یک متخصص پویا باشد و برای مدیریت کلاس خوب آموزش ببیند و با تجربیات معلمان آشنا شود و انضباط را با مدیریت کلاس اشتباه نگیرد زیرا انضباط بخشی از مدیریت کلاس است.

 روش این پژوهش به صورت مروری است که از تحلیل دو مقاله استفاده شده است.

 در این پژوهش محقق به این نتیجه رسید که شناخت نیازهای واقعی جامعه و مدیریت و راهبری معلم و بطور کلی تربیت معلم ، پژوهش و ارزشیابی ، تامین فضا و تجهیزات و استفاده از فن اوری همچنین اهمیت مدیریت کلاس و پویا بودن معلم در تحقق اهداف موثر می‌باشد.

 صفرزاده و همکاران ۱۴۰۲به این نتیجه رسیدند که معلم باید مجهز به علوم روز و در حرفه خود از فناوری آموزشی و روش تدریس فعال استفاده نمایند و در هر زمینه‌ای یک متخصص پویا باشد و برای مدیریت کلاس خوب آموزش ببیند و از تجربیات دیگر معلمان استفاده نماید .

 عباسی و همکاران ، ۱۴۰۲به این نتیجه رسیدند که، تحقق موفقیت در سازمان آموزشی در گرو مدیریت و رهبری صحیح و کارآمد می باشد که با مشارکت فعال در تصمیم سازی‌های مرتبط، عاملیت دانش آموزان در اجرای برنامه درسی ،توزیع بهینه فرصت‌های تربیتی، سازماندهی زمانی در حوزه‌های یادگیری ،کوشش در جهت تعامل سازنده میان برنامه درسی الزامی و اختیاری و انتخابی، اصالت قائل شدن ارزشیابی فرایندی غیر رسمی و درونی، همه جانبه نگری، اولویت شایستگی‌های پایه در اجرای برنامه درسی، ایجاد تنوع در رسانه‌ها، استفاده از رسانه‌های غیر کلامی، نگاه غیر قطبی در تدوین برنامه درسی، توجه به اصل ارزشیابی در خدمت یادگیری، اجرای ارزشیابی منصفانه، توجه به ظرفیت‌های وجودی دانش آموزان، پیوستگی زمان تحصیل، سازماندهی محتوا با استفاده تلفیقی و مسئله محور، تقویت پرسشگری دانش آموزان، مسئولیت پذیری جمعی، توجه به سنجش شایستگی‌ها، جمع آوری اطلاعات معتبر برای ارزشیابی و استفاده از انواع راهنمایی و مشاوره، زمان تدریس متناظر با ساختار کلان و خرد صورت می گیرد که با توجه به این موارد می‌توان به اثربخشی مدارس پرداخت.

این پژوهش با نتیجه گیری محقق همسو و هم راستا است و هردو مکمل هم هستند

نویسنده:سمیه صیادمنصور 

 

یکی از مهم ترین راهبرد برای پیشرفت اجتماعی،بهره مندی از تعلیم‌وتربیت است.مدرسه به عنوان یک سیستم اجتماعی است‌وفرهنگ مدرسه به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص سطح کیفیت اموزش محسوب میشودوباقدرتی که در‌ رفتار اعضا در بافت جامعه وجود دارد میتواندباعث پیشرفت کل فرایند اجتماعی شود.

مدیران و رهبران اموزشی با شناخت جامع الگو میتواندکاشف‌وخالق فرهنگ سازمانی مثبت در مدرسه باشد.پرداختن به فرهنگ سازمانی مدرسه به عنوان زمینه و بستر ایجاد تغییر وبهبود اموزش و یادگیری ضروری به نظر میرسد.

عواملی مانند توجه به توانایی طبیعی وانگیزه یادگیری دانش‌اموزان،شناسایی توانایی درونی و استعدادهای نهفته دانش‌اموزان،افزایش شانس زندگی دانش‌اموزان محروم برای همه دانش اموزان سبب ارتقای کیفیت زندگی مدرسه‌ای و افرایش تعلق به مدرسه و دبیران میشود.یکی دیگر از مزایا روابط دانش‌اموز و معلم است که به کیفیت تعاملات کمک میکندوباعث تقویت متغیر فرصت‌های اموزشی شده است.

سلیمانپور و همکاران(۱۳۹۸)باهدف بررسی فرصت های برابر اموزشی با کیفیت زندگی مدرسه ای و احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه در بین دبیران مدارس راهنمایی دخترانه شیروان انجام شد که تاثیری در بین فرهنگ مدارس و احساس تعلق به مدرسه با موفقیت وجود دارد.

قلی زاده و همکاران(۱۴۰۰)با هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا قوم نگاری با رویکرد کیفی بود که فرهنگ سازمانی مدرسه اساسا یک مفهومی چندوجهی وچند بعدی است از ویژگی مهم فرهنگ سازمانی تعامل اجتماعی ضعیف میان اعضای مدرسه و رفتار نامناسب کادر مدرسه با دانش اموز است که یادگیری را تحت تاثیر قرار میدهند.

روش این پژوهش مروری است که از تحلیل دومقاله استفاده شده است‌.

تاثیرفرهنگ مدرسه و مولفه های آن از قبیل انتظارات هنجاری به همخوانی قوانین و مقررات مدرسه با انتظارات دانش اموزان،روابط دانش آموز ومعلم،به نحوه ارتباط دانش آموزان با یکدیگر و فرصت های آموزشی،محتوای اعلانات و تابلوها،اخبار،به چشم میخورد و نظایرآن فضای ناشی از تعاملات در مدرسه،مسائل انضباطی دانش آموزان،نظام ارتباطی و نهایتا به بهبود و ارتقای کیفیت زندگی مدرسه ای و افزایش احساس تعلق به مدرسه در دبیران منجر میگردد.

در این پژوهش یافته های پژوهشگر و سلیمانپور و همکاران (۱۳۹۸)همسو میباشند.

دراین پژوهش محقق به این نتیجه میرسد که بین فرصت های برابر آموزشی،فرهنگ مدارس و کیفیت زندگی مدرسه ای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

هدف اصلی این پژوهش مطالعه قوم نگارانه فرهنگ سازمانی دو مدرسه ابتدایی در سه سطح الگوی رفتاری،ارزشها،وهنجارها و باورهای بنیادین بود.

نتیجه مهم و قابل تامل این پژوهش در توصیف فرهنگ سازمانی مدارس مورد مطالعه،کنترل گری و نظارت بالای رفتار کارکنان و دانش آموزان در سطح رفتاری بود.

در سطح دوم از فرهنگ سازمانی مدرسه یعنی ارزش ها قابل ملاحظه است که بر خلاف رفتار آشکار کنترل گری،بایدهایی ناظربه مشارکت،تعاون،همکاری و همدلی اعضای مدرسه،دانش آموزان و والدین به شکل ضعیف به چشم میخورد.

اعتماد از مهمترین عناصر فرهنگ سازمانی موثر در شکل گیری و تسهیل تعامل و همکاری و انسجام گروهی و حمایت از حرفه گرایی معلمان به ویژه بهبود پیشرفت تحصیلی دانش اموزان بشمار میرود.

نویسنده:فاطمه غیاثی

امروزه نظام آموزشی دارای نقش‌های اجتماعی ، فرهنگی ، آموزشی و تربیتی به طور به هم پیچیده و به هم پیوسته است. آموزش با رشد و توسعه فرهنگی و اقتصادی جوامع پیوند نا‌‌گسستنی دارد و به تدریج از حالت ساده ابتدایی به حالت پیچیده درآمده است. مدیران مسئولیت تصمیم‌گیری آگاهانه ، برنامه ریزی ، سازماندهی هدایت و کنترل منابع برای رسیدن به هدف‌های سازمان را به عهده دارند و مدیریت فرایند هماهنگی و مدیریت منابع به شیوه کارآمد و موثر است.

 

 

تقی زوار و همکاران(۱۳۹۸)هدف پژوهش حاضر الویت‌بندی‌ نیاز‌های آموزشی مهارت‌های مدیریتی مدیران مدارس تبریز بود. نتایج پژوهش نشان داد مدیران مدارس تبریز در مهارت‌های مدیریتی فنی ، انسانی و ادراکی نیاز به آموزش دارند. همچنین مدرک تحصیلی عامل موثر در نیاز به مهارت فنی ، انسانی و ادراکی نیست.

 

سید محمود حسینی و همکاران(۱۴۰۰)نتایج نشان داد در انتخاب مدیران لازم است به دو مقوله محوری صلاحیت‌ها و شایستگی‌های عمومی و حرفه‌ای توجه شود. همچنین شرایط زمینه‌ای توسعه حرفه‌ای در سه بخش فرهنگ جامعه ، شرایط محیطی و جو حاکم مورد توجه قرار گیرد.

 

روش این پژوهش مروری است که از تحلیل دو مقاله استفاده شده است.

 

در این پژوهش محقق به این نتیجه رسید که آموزش صحیح به مدیران باعث افزایش مهارت آنان شده و به فرایند آموزش در مدارس کمک چشمگیری می‌کند. در انتخاب مدیران باید ، به خلاقیت ، هوش ، استعداد، ارتباطات قوی و مهارک کنترل آنها توجه شود. مهارت مدیران می‌تواند آموزش را از جهت‌های مختلف فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در مسیر پیشرفت قرار دهد.

از سوی دیگر در پژوهش تقی زوار و همکاران(۱۳۹۸) به این نتیجه رسیدند که لازم است افراد براساس تخصص و حرفه‌ای که در تحصیل و تجربه خدمت احصاء نموده‌اند به کار گمارده شوند و این موجب می‌شود آنچه باید در رسیدن به اهداف متعالی آموزش و پرورش دست پیدا کنیم بدان بتوانیم برسیم و همچنین دوره‌های آموزشی برای مدیران مدارس جهت افزایش مهارت‌های مدیریتی آنها برگزار شود.

همچنین در پژوهش سید محمود حسینی و همکاران(۱۴۰۰) به این نتیجه رسیدند که مدیر باید بتواند از ظرفیت‌های مجموعه خود برای تسهیل فرایند تعلیم و تربیت بهره بگیرد.شرایطی فراهم شود تا مدیران با اصول علمی رشته مدیرت و انواع سبک‌های آن آشنایی کامل داشته و شخصی جامع‌الشرایط باشد. همچنین مدیر باید حائز توانمند‌های مختلف باشد از جمله‌ آن‌ها می‌توان به مواردی چون توانایی حل مسئله، آینده‌نگری، تجربه‌ کار اجرایی، خلاقیت و ابتکار، خود ارزیابی و خود افزایی اشاره کرد و این پژوهش با نتیجه‌ گیری محقق همسو است.


نویسنده:فاطمه قبادی 

مقدمه

دنیای پیرامون ما ومحیطی که سازمان های مختلف درآن قراردارندهرروز پیچیده ترازگذشته می شوند.تغییرات فزاینده وگسترده ای درشیوه زندگی و ارزش های ما تاثیرگذاشته اندوسازمان هاناچارشده اندبرای ادامه ی حیات دراین محیط درحال تغییر،خودرا پیشرفت های روزافزون دانش وفناوری انطباق دهندو دست به اقداماتی اصولی ومبتی برخود بزنند.امروزه برخورداری ازچنین سرمایه ای از آن جهت حائزاهمیت است که در دهه و چه بسادرسده آینده منشا اصلی برتری رقابتی نه درفناوری جدید،بلکه تابع ابتکارعمل ،خلاقیت،تعهد،وتوانمندی نیروی کارخواهدبود.معایب آن وجود چنین آموزش هایی درمراکزدولتی ،صنعتی ویا سایر سازمانها انگیزه شرکت در کلاس های آموزشی را ازشرکت کنندگان ومدیران سلب می نماید.و به همین علت هم دیده می شود که درایجادانگیزه،برای شرکت درآنگونه کلاس های آموزشی کارکنان،بالاجبارامتیازاتی فقط مادی برای آنهادرنظرگرفته میشود.

 

پیشینه پژوهش

هداوند وهمکاران۱۴۰۱:سازمان باتکیه بریک جریان آموزشی پژوهشی مستمردرجهت کسب اطمینان ازاثربخشی محصول قادراست همواره خودرا بافرایندتوسعه پایدارمحیطی هماهنگ سازد.این هماهنگی ناشی از آموزش های مبتنی برتحقیقات و 

با استفاده ازکادری متخصص می تواندبه درجه ای برسدکه سازمان را قادرسازد در چهارچوب فعالیت های خود،مجموعه ای ازتولیدات موثریاخدمات مورد انتظار مردم را تولیدکند که نهایتا موجب بهبودسطح کیفی زندگی اجتماعی درکل سیستم محیطی شود‌.

 

روش پژوهش:

این پژوهش بصورت مروری و با استفاده ازتحلیل مقاله انجام شد.

.

 

بحث ونتیجه گیری:

دراین پژوهش نیزمحقق به این نتیجه رسیدکه سازمان های یادگیرنده بایدبه اینترنت وفناوری های نوین دسترسی داشته باشندو کارکنان را ازآموزش های مجازی وغیرحضوری بهره مندسازندتا ازاین طریق خدمات آموزش را بتوان بصورت بهتری به کارکنان انتقال داد.درپایان پژوهش هداوندوهمکاران۱۴۰۱ بانتیجه محقق همسوبود.آنهادریافتندکه دانش آموزموفق کسی است که نسبت به درس مطالعه همدلی وعلاقه وحضور و اطمینان خاطرموثری درفعالیت های کلاسی داشته باشدو احساس محسوسی درفراگیری مطالب درسی کند.

نویسنده:زینب دهقان

 

آموزش مجازی دانش آموزان ،معلمان و خانواده هارا با چالش ها و مشکالتی روبه رو کرد،این مشکالت در مناطق محروم که در حالت عادی از کیفیت آموزشی مطلوب و امکانات چندانی برخوردار نبوده ، بسیار مخرب تر عمل کرد.

بسا کرونا موقعیتی است که کرونا از دوران بحران خود فاصله میگیرد و نیازمند مدیریت و برنامه ریزی منظم و دقیقی است تا از این دوران به خوبی گذر کند.

(پیشینه پژوهش )

ما در این مقاله به بررسی آموزش ابتدایی و اهمیت آن در زندگی بشر، اهمیت مدیریت و مدیریت آموزشی در آموزش پرورش کشور استان اصفهان، تاثیر طالق والدین بر دانش آموزان چگونگی مدیریت و اداره با کیفیت کالس و مدرسه،کرونا و چالش های آن و مشکالتی که در حوزه های مختلف بوجود آورده میپردازیم؛ همچنین آسیب هایی

که در مناطق محروم بوجود آمده را مورد بررسی قرار دادیم ؛همچنین به واکاوی شرایط تعلیم و تربیت در دوران پسا کرونا و راهکار های تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش پرداختیم.

(جک و همکاران ۲۲۲۱)

مربیان مدرسه بدون هیچ قضاوت و ترحمی برای افزایش اعتماد به نفس دانش آموزان طالق بخواهند در مورد خانوادههای خود صحبت کنند. معلم نباید دانش آموز را مجبور کند بلکه این کار باید کامالً داوطلبانه انجام شود تا دانش آموز تحت فشار روانی قرار نگیرد

(کیانپورو همکاران ۱۳۹۶)

مربیان معموالً در مورد یک تصویر رایج از خانواد برتر، یعنی پدر، مادر و فرزند حرف میزنند اما باید از این جهتگیریها پرهیز کنید و در مورد همه خانوادهها از جمله خانوادههای تک والدی یا طالق نیز صحبت کنید. این مهم را باید به دور از هرگونه سوگیریهای منفی و یا مثبت انجام دهید

(روش پژوهش )

این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی است. هدف این پژوهش طراحی الگوی عوامل محرومیت اجتماعی دانشآموزان در مدارس ابتدایی و متوسطۀ غرب کشور است. این کار با انجام پژوهش کیفی از نوع گرانددتئوری که شیوۀ آن اکتشافی است، انجام شد.

.در این پژوهش مشکالت حوزه والدین به مضامین فرعیه تعداد فرزند محصل ، در گیری زیاد والدین ، آشنا نبودن والد با زیر ساخت ها و امکانات فناوری ، تحمیل هزینه و نگرانی والدین در حوزه ی مسائل تربیتی ؛کد گذاری شد .استمرار شیوع ویروس کرونا سبب شد تا کالسهای درس همچنان در فضای مجازی باشد؛ نگرانی خانواده از تداوم حضور دانش آموزان در فضای مجازی ، در صحبتهایشان قابل درک است . 

(نتیجه گیری )

نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مقوالت خانواده، عوامل اقتصادی، جنسیت، نداشتن اوقات فراغت، کمبود نیروی انسانی، کمبود امکانات، حمل و نقل و عوامل مدیریتی از شرایط علی مؤثر بر محرومیت اجتماعی دانشآموزان غرب کشور است.

 تغییر نگرش والدین نیز به سرعت اتفاق نمیافتد بلکه نیاز به آموزش و برنامهریزی بسیاری است. از سوی دیگر، حتی با وجود نداشن نگرش سنتی والدین، به دلیل مسائل و مشکالت اقتصادی، خیلی از والدین به ناچار مانع ادامۀ تحصیل فرزندانشان میشوند. بنابراین مسائل اقتصادی و میزان درآمد خانواده نیز نقش مهمی در ایجاد محرومیت اجتماعی دانشآموزان دارد. 

سطح تحصیالت والدین و شغل آنها هم عامل تأثیرگذاری میتواند باشد. از سوی دیگر تعداد فرزندان خانواده و محل سکونت دانشآموزان نیز بسیار تأثیرگذار است. مسألهای که پیرامون آن پژوهشهایی نیز انجام شده است، بحث جنسیت در مواجهه با فقر و محرومیتاجتماعی است. 

بسیاری از دانشآموزان دختردر مناطق محروم، روستاها و حاشیۀ شهرها و یا برخی در شهرها، در معرض ازدواج زودهنگام قرار میگیرند. همین امر عاملی مهم در جلوگیری از تحصیل آنها میشود.

نویسنده:جیران میرزایی

 

نقش معلم در رشد اجتماعی دانش آموزان

 

معلمان یکی از پایه‌های اصلی و مهم در حوزه آموزش و پرورش هستند و نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه اجتماعی دانش آموزان دارند. آن‌ها نه تنها به عنوان افرادی که دانش را به دانش آموزان انتقال می‌دهند، بلکه به عنوان مربیان و راهنمایان اجتماعی نیز عمل می‌کنند. 

اولین نقش معلم در رشد اجتماعی، ایجاد محیطی امن و حمایت‌کننده برای دانش آموزان است. معلمان به عنوان شخصیت‌های بزرگسال و مورد احترام، می‌توانند به دانش آموزان اعتماد به نفس بدهند و آن‌ها را قوی‌تر کنند. از طریق توانمندسازی دانش آموزان، معلمان می‌توانند آن‌ها را به خود راهنمایی کنند و به موفقیت‌هایشان اهمیت بدهند. همچنین، محیط دوستانه‌ای که معلمان ایجاد می‌کنند، می‌تواند دانش آموزان را از احساس خجالت و ترس ساکت کند و به آن‌ها اجازه دهد که به آزادی و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنند.

یکی دیگر از نقش‌های معلم در رشد اجتماعی دانش آموزان، آموزش اصول اخلاقی و اجتماعی به آن‌ها است. معلمان باید نه تنها مفاهیم درسی را به دانش آموزان آموزش دهند، بلکه اصول اخلاقی و اجتماعی را نیز به آن‌ها یاد بدهند تا بتوانند به عنوان شهروندان مسئول و کارآمد در جامعه عمل کنند. معلمان به کودکان یاد می‌دهند که همکاری در تیم، احترام به حقوق دیگران، درک و تفهیم متنوعیت‌های فرهنگی و قومی و تحمل نظرات مختلف از ویژگی‌هایی است که به شانه‌های یک شهروند متعهد تعلق می‌گیرند.

علاوه بر این، معلمان نقش پلی مهم در ارتباط بین خانه و مدرسه نیز دارند. آن‌ها می‌توانند با خانواده‌ها و والدین همکاری کنند و راهنمایی‌های لازم را برای بهبود رشد اجتماعی دانش آموزان در خانه ارائه دهند. ارتباط مؤثر بین خانه و مدرسه می‌تواند باعث شود دانش آموزان احساس ارزشمندی کنند و در زمینه اجتماعی پیشرفت کنند. همچنین، معلمان به والدین اطلاعاتی مفید در مورد رفتارها و روش‌های تربیت کودکان و نورورم‌های اجتماعی ارائه می‌دهند.

در نتیجه، معلمان نقش بسیار مهمی در رشد اجتماعی دانش آموزان دارند. آن‌ها با ایجاد محیطی امن و حمایت‌کننده، آموزش اصول اخلاقی و اجتماعی و همکاری با خانواده‌ها به دانش آموزان کمک می‌کنند تا عقلانی‌تر، همدل‌تر و مسئولیت‌پذیرتر شوند. با توجه به اهمیت این نقش، باید توجه لازم به آموزش و تربیت معلمان داشته باشیم تا بتوانیم یک جامعه اجتماعی سالم و پویا بسازیم.

 

 کرسوی و همکاران (۱۳۹۹)

 نتایج نشانگر اهمیت شایستگی رفتار اجتماعی و ترجیح اجتماعی در بروز رفتارهای قلدری است؛ بنابراین تدوین و اجرای برنامه هایی در جهت آموزش رفتار اجتماعی به منظور کسب جایگاه اجتماعی مطلوب در میان همسالان و به طور خاص، کاستن از طرد اجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی در پسران میتواند به کاهش رفتار قلدری در دانش آموزان کمک کند.

 جدیدی و همکاران (۱۳۹۹)

 بر اساس این نتایج میتوان ابراز نمود که آموزش مهارت های اجتماعی و بین فردی میتواند بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی مؤثر واقع شود.

 

روش این پژوهش مروری است که از تحلیل دومقاله استفاده شده است.

در این پژوهش محقق به این نتیجه رسید که معلمان می توانند به دانش آموزان کمک کنند تا مهارت های اجتماعی و روابط بین فردی بهبود یابد و با عواقب مثبت رفتاری مواجه شوند.معلمان با ایجاد محیط های آموزشی امن و پشتیبان، به عنوان نقش هدایت کننده و راهنما و به عنوان مشاور و پشتیبان، نقش مهم در رشد اجتماعی دانش آموزان دارند. آنها می توانند افزایش اعتماد به نفس، توانمندی در حل مسئله ها، همکاری و تعامل اجتماعی را ترویج دهند.

در پژوهش جدیدی و همکاران(۱۳۹۹) به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش شبکه اجتماعی همسالان و معلمان تعامل اجتماعی مثبت رفتارهای منظم و آغاز گفتگو در زمانهای مناسب درباره کودکان اختلال کمبود توجه بیش فعالی می شود مشکلات رفتاری و اجتماعی که توانایی‌های آموختنی است که باعث شکل گیری و ادامه یک تعامل مؤثر و کارآمد با دیگران رابطهٔ صحیح میشود که این تعامل در راستای رسیدن به هدف ،است هدفی که فقط در راستای خودبینی نیست بلکه شامل دیگر بینی هم می شود.

همچنین در پژوهش کرسوی و همکاران (۱۳۹۹) به این نتیجه رسیدند که نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین رفتار اجتماعی باقلدری رابطه منفی و معنا داری وجود دارد .رفتار های جامعه پسند به طور منفی با پرخاشگری در ارتباط است این انتظار می رود که رفتارهای جامعه پسند روابط اجتماعی را تسهیل کرده و پرورش دهد.بنابراین نوجوانانی که درگیر سطوح بالایی ازرفتارهای جامعه پسندمی شود.برای ثبات در باورها و نگرش هاکه رفتارهایشان حفظ کنند به احتمال کم تری در آینده درگیر رفتار های ضد اجتماعی هستند.و این پژوهش بانتیجه گیری محقق همسو است .

نویسنده:فاطمه ملک شاهی